حکمت و نصیحت

ساخت وبلاگ
این وب تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران میباشد و فقط عقیده اهل سنت و جماعت را بیان میکند و هدفش فقط رضای الله جل جلاله میباشد===================« خدایا چنان کن سرانجام کار که تو خشنود باشی و ما رستگار»===================لینک وب ها بعنوان تایید آنها نیست===================پيشنهادات و انتقادات با ارسال پيام ===================تمام وبلاگ نویس ها اجازه دارند این وب را لینک کنند.===================اولویت وبلاگ وحدت بین برادران شیعه و اهل سنت هست از دوستان تقاضا داریم مطالبی که توهین آمیز هستند لطفا جمله مورد نظر را یادآوری بفرمایید تا اصلاح یا حذف شود===================ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایینروم جز به همان ره که توام راهنماییهمه درگاه تو جوینـــد همه از فضل تو پوینــدهمه توحید تو گوینــــد که به توحید سزایــیتو حکیمی تو عظیمــی تو کریمی تو رحیمیتو نماینــــده ی فضلی تو ســـــزاوار ثنایـــیبری از رنج و گدازی بری از درد و نیــــــــازیبری از بیم و امیدی بری از چون و چرایــــینتوان وصف تو گفتن که تو در فهم نگنجــــینتوان شبه تو جستن که تو در وهم نیایـــیهمه عزی و جلالی همه علمی و یقینـــیهمه نوری و سروری همه جودی و صفایی=================== حکمت و نصیحت...
ما را در سایت حکمت و نصیحت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jtjask بازدید : 22 تاريخ : جمعه 4 اسفند 1402 ساعت: 9:16

چگونگی نماز جمعه و نماز جنازه را برایم بطور خلاصه بیان نمایید.جواب)الحمدلله،نماز جمعه دو رکعت است و با صدای جهر و بلند درست مانند نماز صبح خوانده میشود (بدون قنوت).اما در مورد نماز میت، نماز خواندن بر جنازه مسلمان فرض کفایه است، و در مورد تکبیرات نماز جنازه، هر چند چهار یا پنج الی نُه تکبیر از پیامبر صلی الله علیه و سلم وارد شده است، ولی در اینجا فقط مسائل مربوط به چهار تکبیر بصورت زیر با بیان میکنیم:نماز میت فقط قیام دارد و رکوع و سجده و سایر ارکان نماز خوانده نمیشود.در نماز میت چهار یا پنج الی نُه تکبیر گفته می‌شود.پس از تکبیر اول، فقط سوره فاتحه، و یا همراه سوره ای دیگر بصورت سرّی (نه جهری) میخواند.پس از تکبیر دوم، بر پیامبر صلی الله علیه و سلم صلوات میفرستد، همانطور که در نمازهای معمولی در تشهد خوانده میشود، یعنی میگوید: "اللهم صل علی محمد و علی ال محمد کما صلیت علی ابراهیم و علی ال ابراهیم ..." تا آخر تشهد.پس از تکبیر سوم، برای میت دعاء میکند.پس از تکبیر چهارم، برای عموم مسلمین دعاء میکند.پس از اتمام نماز، ایستاده یک سلام به طرف راست، و یا اینکه دو سلام مانند سلام نمازهای معمولی داده میشود.دلیل این چند مورد بشرح زیر است:در نماز میت چهار یا پنج الی نُه تکبیر گفته می‌شود. پیامبر صلی الله علیه و سلم هر بار به یکی از اینها عمل می‌کرد. دلیل چهار تکبیر حدیث ابوهریره است : "أن رسول الله صلی الله علیه و سلم نعی النجاشی فی الیوم الذی مات فیه فخرج إلی المصلی فصف بهم و کبر أربعا" (متفق علیه)، یعنی: «روزی که نجاشی فوت کرد، پیامبر صلی الله علیه و سلم خبر مرگ او را به مردم اعلام کرد و به طرف مصلی خارج شد و مردم را صف کرد و چهار تکبیر گفت».و دلیل پنج تکبیر حدیث عبدالرحمن بن ابی لیلی اس حکمت و نصیحت...
ما را در سایت حکمت و نصیحت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jtjask بازدید : 23 تاريخ : جمعه 4 اسفند 1402 ساعت: 9:16

آیا اختلافات فقهی در بین مذاهب اربعه سبب بدبینیها نمیشود؟جواب)الحمدلله،ائمه اربعه خودشان مخالف اختلافات مذهبی بوده اند، بطوریکه به پیروانشان نصیحت میکرده اند که اختلاف نکنند و فقط قول حق را بگیرند هر کجا و از هر کسی که بشنوند.بطور خلاصه اقوال این ائمه در مورد مذهبشان بشرح زیر میباشد:اولین این ائمه امام ابو حنیفه بوده است که بعضی از اقوالش عبارتند از:"إذا صح الحدیث فهو مذهبی" (روایت ابن عابدین در " الحاشیة " 1/3 ) یعنی: "اگر حدیثی صحیح واقع شد مذهب من همان میباشد.""لا یحل لأحد أن یأخذ بقولنا ما لم یعلم من أین أخذناه" (روایت ابن عابدین در حاشیه کتاب "البحر الرائق " 6/293) یعنی: "حلال نمیباشد برای کسی که قول ما را بگیرد ولی نداند که آنرا از کجا (و چه منبعی) گرفته ایم"، و در روایتی دیگر میگوید: "حرام علی من لم یعرف دلیلی أن یفتی بکلامی" یعنی: "حرام است بر کسی که دلیل مرا نداند و با اقوال من فتوی بدهد"."إذا قلت قولا یخالف کتاب الله تعالی وخبر الرسول صلی الله علیه وسلم فاترکوا قولی" (روایت فلاَّنی در "الإیقاظ" ص 50) یعنی: "اگر حرفی بزنم که مخالف کتاب خدا و سنت پیامبر صلی الله علیه و سلم باشد پس قول مرا رها کنید".دومین امام، امام مالک بودند که میگفت:1 – "إنما أنا بشر أخطئ وأصیب فانظروا فی رأیی فکل ما وافق الکتاب والسنة فخذوه وکل ما لم یوافق الکتاب والسنة فاترکوه" (روایت ابن عبد البر در "الجامع" 2/32) یعنی: "همانا من بشر هستم و (در مسائل فقهی) خطا میکنم و یا صحیح میگویم، پس در رأی من بنگرید، و هر مسئله ای که با قرآن و سنت موافقت داشت بگیرید و اگر مخالف بود آنرا ترک کنید"2- " لیس أحد بعد النبی صلی الله علیه وسلم إلا ویؤخذ من قوله ویترک إلا النبی صلی الله علیه وسلم" (روایت ابن عبد البر حکمت و نصیحت...
ما را در سایت حکمت و نصیحت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jtjask بازدید : 25 تاريخ : جمعه 4 اسفند 1402 ساعت: 9:16

موریس بوکایله متعلق به پدر و مادر فرانسوی بود، وی والدین خویش را دوست می داشت و یک مسیحی پرورش داده شده بود. وقتی دوره تحصیلی متوسطه را ختم کرد، به دانشکده طب در دانشگاه فرانسه رفت. وی در طبابت مهارت پیدا کرد و مدرک تحصیلی را دریافت نمود و آنقدر تلاش نمود که کاملا معروف شد. و زرنگترین و مشهورترین جراح در فرانسه مدرن شد ولی اتفاقی افتاد که زندگی اش را کاملا تغییر داد.داستان پیوستن وی به اسلام:فرانسه به خاطر دلبستگی بی مانندش به معماری و میراث تاریخی شهرت دارد. وقتی ریس جمهور جامعه شناس فرانسه، فرانکویز میتراند در سال 1981 به قدرت رسید، در اواخر دهه هشتاد از مصر تقاضای انتقال مومیایی جسد فرعون مصر را به فرانسه کرد تا اینکه یک سلسله از بقایای تاریخی مقبره به فرانسه منتقل شود و همچنان بعضی از آزمایشاتات را روی مومیایی اجرا نمایند. در حقیقت، جسد ستمگرترین فرعون مصر به فرانسه فرستاده شد و عجیب تر اینکه ریس جمهور فرانسه و وزرای وی ، به همراهی کارمندان ارشد در مقابل هواپیمای حامل مومیای فرعون صف کشیدند و به او تعظیم کردند مثل اینکه فرعون هنوز هم زنده باشد! بعد از اختتام مراسم شاهانه استقبال از فرعون مصر، مومیایی مستبد در فرش سرخ مشابه ای که روی آن دریافت شده بود، حمل گردید. سپس، مومیایی به بخش خاص در مرکز آثار تاریخی فرانسه منتقل شد. باستان شناسان، جراحان و کالبدشکافان نامدار مطالعات را روی مومیایی به منظور کاوشکری در اسرار آن شروع کردند. جراح ارشد و دانشمند مسئولدر این تحقیق موریس بوکایله بود. وقتی که سایر سایر دست اندر کاران مشغول ترمیم جسد بودند، پروفسور موریس بوکایله به چیز دیگری فکر می کرد. او می کوشید تا علت مرگ این فرعون را دریابد. نیمه های شب او تحلیل نهایی خویش را جمع بن حکمت و نصیحت...
ما را در سایت حکمت و نصیحت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jtjask بازدید : 28 تاريخ : چهارشنبه 4 بهمن 1402 ساعت: 2:33

آشنایی با عالم برزخ بسم الله الرحمن الرحيمالحمدلله رب العالمین و الصلاة و السلام علی رسول الله و علی آله و اصحابه الی یوم ‏الدین و ‏اما بعد‏:‏كلمه برزخ در لغت‏به معناى فاصله و حائل ميان دو چيز راگويند.انسانها در برزخ به طور کامل به ثواب يا پاداش و يا عقاب اعمالشان نمي رسند بلکه در اين ميان و تا روز قيامت که الله تعالي هر وقت اراده نمود و قيامت را برپا کنند، خواهند ماند و تا آنروز مکاني است براي عذاب و ثواب انسانها نه بصورت کلي.در صحيحين از عبدالله بن عمر رضي الله عنه روايت است كه رسول الله صلي الله عليه وسلم مي فرمايند:«إِنَّ أَحَدَكُمْ إِذَا مَاتَ عُرِضَ عَلَيْهِ مَقْعَدُهُ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ إِنْ كَانَ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ فَمِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَإِنْ كَانَ مِنْ أَهْلِ النَّارِ فَمِنْ أَهْلِ النَّارِ فَيُقَالُ هَذَا مَقْعَدُكَ حَتَّى يَبْعَثَكَ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ» صحيح بخاري (1379) ، وصحيح مسلم (2866).«هر وقت، يكي از شما فوت كند، صبح و شام، جايگاهش به او عرضه مي شود. اگر بهشتي باشد جايگاهش در بهشت و اگر دوزخي باشد، جايگاهش در دوزخ، به او نشان داده مي شود. و به او گفته ميشود: اين، جاي توست تا روز قيامت كه خداوند تو را حشر مي نمايد».به علاوه قيامت براي همه انسان ها در يک روز تحقق ميابد چرا که زمين و اسمان بايد دگرگون گردد و عالمي نو ايجاد شود و حيات نوين انسان ها در ان صورت گيرد بنابراين در ميان دنيا و اخرت برزخي قرار داده شده است و مردگان به ان جا مي روند و تا اخر دنيا و برپا شدن قيامت در ان جا خواهند بود و پس از پايان دنيا با يک ديگر محشور مي شوند زيرا ممکن نيست هر انسان براي خود مستقل قيامت داشته باشد.چرا که قيامت بعد از فناي دنيا و تبديل زمين و اسمان حکمت و نصیحت...
ما را در سایت حکمت و نصیحت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jtjask بازدید : 31 تاريخ : چهارشنبه 4 بهمن 1402 ساعت: 2:33

پسری که نمازش را به تاخیر می انداختبخاطر می آورد که مادر بزرگش همیشه به او می گفت : "نباید نمازت را تا این وقت معطل کنی". مادربزرگش 70 ساله بود اما هر وقت صدای اذان را می شنید، سریعا برمی خواست و نمازس را ادا می کرد. اما در عوض او نمی توانست بر خودخواهی اش غلبه کند تا برخیزد و نماز بخواند. هر چه کوشش می کرد باز هم نمازش همیشه در آخرین موعد خوانده می شود و با عجله هم نماز می خواند تا وقت نماز قضا نشود. در همین باره فکر می کرد که متوجه شد فقط 15 دقیقه به نماز عشاء مانده. با عجله وضو گرفت و نمازعشاء را خواند. وقتی تسبیح می گفت حرفهای مادر بزرگ به خاطرش آمد و از اینکه باز هم دیر کرده خجالت زده شد. دعا کرد و به سجده رفت و جند لحظه در همان حالت باقی ماند. تمام روز را در مکتب می ماند و خسته می شد، بسیار خسته. با صدا و فریادی ناگهانی بیدار شد. به شدت عرق کرده بود. اطرافش را نگاه کرد. آنجا بسیار شلوغ بود. هر طرف را می دید پر از مردم بود. بعضی از آنها بهت زده اطرافشان را نگاه می کردند، بعضی ها دیوانه وار به چپ و راست می دویدند و بعضی ها به زانو افتاده و سرشان را با دستهایشان محکم گرفته بودند. ترس و وحشت او را فرا گرفت و فهمید در کجا قرار گرفته است.نزدیک بود قلبش انفجار نماید. این روز قیامت بود.وقتی زنده بود در مورد سوال و جواب روز قیامت بسیار شنیده بود اما به نظر می رسید این روز بسیار دور باشد. آیا امکان دارد که همه اینها پرورده ذهن او باشد؟ نه، صبر و ترس به اندازه ای زیاد بود که تصورش ناممکن بود. سوالات هنوز هم ادامه داشتند. با عجله ار این و آن می پرسید که آیا نام او خوانده شده است یا خیر. هیچ کس قادر به جواب دادن نبود. ناگهان نام او فراخوانده شد. جمعیت به دو نیم شد و راهرویی برای او حکمت و نصیحت...
ما را در سایت حکمت و نصیحت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jtjask بازدید : 29 تاريخ : چهارشنبه 4 بهمن 1402 ساعت: 2:33

این وب تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران میباشد و فقط عقیده اهل سنت و جماعت را بیان میکند و هدفش فقط رضای الله جل جلاله میباشد===================« خدایا چنان کن سرانجام کار که تو خشنود باشی و ما رستگار»===================لینک وب ها بعنوان تایید آنها نیست===================پيشنهادات و انتقادات با ارسال پيام ===================تمام وبلاگ نویس ها اجازه دارند این وب را لینک کنند.===================اولویت وبلاگ وحدت بین برادران شیعه و اهل سنت هست از دوستان تقاضا داریم مطالبی که توهین آمیز هستند لطفا جمله مورد نظر را یادآوری بفرمایید تا اصلاح یا حذف شود===================ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایینروم جز به همان ره که توام راهنماییهمه درگاه تو جوینـــد همه از فضل تو پوینــدهمه توحید تو گوینــــد که به توحید سزایــیتو حکیمی تو عظیمــی تو کریمی تو رحیمیتو نماینــــده ی فضلی تو ســـــزاوار ثنایـــیبری از رنج و گدازی بری از درد و نیــــــــازیبری از بیم و امیدی بری از چون و چرایــــینتوان وصف تو گفتن که تو در فهم نگنجــــینتوان شبه تو جستن که تو در وهم نیایـــیهمه عزی و جلالی همه علمی و یقینـــیهمه نوری و سروری همه جودی و صفایی=================== حکمت و نصیحت...
ما را در سایت حکمت و نصیحت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jtjask بازدید : 33 تاريخ : دوشنبه 18 دی 1402 ساعت: 18:11

این وب تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران میباشد و فقط عقیده اهل سنت و جماعت را بیان میکند و هدفش فقط رضای الله جل جلاله میباشد===================« خدایا چنان کن سرانجام کار که تو خشنود باشی و ما رستگار»===================لینک وب ها بعنوان تایید آنها نیست===================پيشنهادات و انتقادات با ارسال پيام ===================تمام وبلاگ نویس ها اجازه دارند این وب را لینک کنند.===================اولویت وبلاگ وحدت بین برادران شیعه و اهل سنت هست از دوستان تقاضا داریم مطالبی که توهین آمیز هستند لطفا جمله مورد نظر را یادآوری بفرمایید تا اصلاح یا حذف شود===================ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایینروم جز به همان ره که توام راهنماییهمه درگاه تو جوینـــد همه از فضل تو پوینــدهمه توحید تو گوینــــد که به توحید سزایــیتو حکیمی تو عظیمــی تو کریمی تو رحیمیتو نماینــــده ی فضلی تو ســـــزاوار ثنایـــیبری از رنج و گدازی بری از درد و نیــــــــازیبری از بیم و امیدی بری از چون و چرایــــینتوان وصف تو گفتن که تو در فهم نگنجــــینتوان شبه تو جستن که تو در وهم نیایـــیهمه عزی و جلالی همه علمی و یقینـــیهمه نوری و سروری همه جودی و صفایی=================== حکمت و نصیحت...
ما را در سایت حکمت و نصیحت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jtjask بازدید : 32 تاريخ : دوشنبه 18 دی 1402 ساعت: 18:11

دمیدن در صور جهت مردن و برانگیخته شدنبسم الله الرحمن الرحيمالحمدلله رب العالمین و الصلاة و السلام علی رسول الله و علی آله و اصحابه الی یوم ‏الدین و ‏‏اما بعد‏:‏اسرافیل فرشته مأمور دمیدن در صور، دو مرتبه به اذن خداوند در صور می‌دمد : بار اول جهت پایان دادن به دنیا و از بین رفتن تمام موجودات روی زمین و آسمان [به جز کسانی که خدا بخواهد] و تغییرات و تبدیلاتی که جهت شروع روز قیامت در زمین و آسمان صورت می‌گیرد می‌باشد و بار دوم جهت برخواستن موجودات و انسان‌ها از قبرهایشان و شتافتن به سوی صحرای محشر جهت رویارویی با خداوند و گرفتن کارنامه اعمال است. خداوند می‌فرماید:« وَيَوْمَ يُنفَخُ فِي الصُّورِ فَفَزِعَ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَمَن فِي الْأَرْضِ إِلَّا مَن شَاء اللَّهُ وَكُلٌّ أَتَوْهُ دَاخِرِينَ * وَتَرَى الْجِبَالَ تَحْسَبُهَا جَامِدَةً وَهِيَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ صُنْعَ اللَّهِ الَّذِي أَتْقَنَ كُلَّ شَيْءٍ إِنَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَفْعَلُونَ» (النمل / 87-88)«و روزی که در صور دمیده می‌شود تمام کسانی که در آسمان‌ها و زمینند وحشت‌زده و هراسناک شوند مگر کسانی که خدا بخواهد و همگان فروتنانه در پیشگاه خدا حاضر و آماده می‌گردند *و کوه‌ها را ساکن و بی‌حرکت می‌پنداری در حالی که مانند ابرها در سیر و حرکت هستند، این ساختار خداوندی است که همه چیز را محکم و استوار آفریده است، مسلماً از کارهای شما آگاه است».« وَمَا يَنظُرُ هَؤُلَاء إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً مَّا لَهَا مِن فَوَاقٍ» (ص / 15)«اینان انتظاری جز این نمی‌کشند که یک صدای آسمانی فرا رسد صدایی که نیازی به تکرار ندارد [و همه چیز را به پایان می‌رساند]».« فَإِذَا نُقِرَ فِي النَّاقُورِ * فَذَلِكَ يَوْمَئِذٍ يَوْمٌ عَسِيرٌ * عَلَى الْكَ حکمت و نصیحت...
ما را در سایت حکمت و نصیحت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jtjask بازدید : 30 تاريخ : دوشنبه 18 دی 1402 ساعت: 18:11

شاه ولی الله دهلوی؛ احیاگر سنت در سرزمین هندمسلمانان از سال 392 هجری برابر با 1001 میلادی که سرزمین هند به دست سلطان محمود غزنوی فتح شد بر این سرزمین حکومت می کردند؛ حکومت های مسلمان یکی از پس از دیگری قدرت را در هند به دست گرفتند تا آنکه نوبت به خاندان تیموری رسید و این خاندان توانست تمدنی بسیار پرشکوه را در این سرزمین برپا کند.سپس انگلیسی‌ها در قالب بازرگانان به هند آمدند و حاکمان مسلمان نیز آنان را گرامی داشتند و آنان را در بازرگانی‌شان یاری دادند. کم کم نفوذ انگلیسی‌ها گسترده شد و حاکمان مسلمان برخی از امور را به آن‌ها سپردند اما تا آن وقت با وجود قدرت حکومت مرکزی هنوز وجود آن‌ها تهدیدی به حساب نمی‌آمد اما با ضعف حکومت، انگلیسی نقاب از چهره‌ی زشت خود برداشتند و بر سرزمین مصر و حاکمان آن تسلط یافتند؛ حاکمانی که حکومت هند در دوران آن‌ها به اوج ضعف رسید و جهل و فساد و خوشگذرانی در میانشان فزونی یافت.در سایه‌ی این شرایط نا آرام، و در حالی که حاکمان مسلمان هند به خود و لذت‌های زودگذر خویش مشغول بودند، نداهایی مخلصانه سعی در بیدار نمودن قلب‌های غافل و چشمان خواب‌آلود نمودند تا باری دیگر به پا خواسته و به وظیفه‌ی خویش عمل نمایند و باری دیگر افتخار پیشینیان را تکرار کنند؛ در این میان فریاد اصلاح‌طلبانه‌ی "شاه ولی الله محدث دهلوی" بالاتر از فریاد دیگر مصلحان از ورای صفحات تاریخ به گوش می‌رسد...تولد و تربیت:"احمد بن عبدالحلیم" به تاریخ 14 شوال 1114 هجری برابر با دوم مارس سال 1703 میلادی در اواخر دوران سلطان "اورنگزیب" یکی از سلاطین خاندان تیموری در دهلی دیده به جهان گشود و در خانواده‌ای که به علم و صلاح مشهور بود رشد یافت. پدر وی از علمای بزرگ هند بود که در مراجعه‌ی "فتاوی الهندیة" حکمت و نصیحت...
ما را در سایت حکمت و نصیحت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jtjask بازدید : 42 تاريخ : دوشنبه 4 دی 1402 ساعت: 19:22

زندگانی امام بخاری (194 - 256 هـ)طبق قول راجح، امام بخاری- رحمه الله- در 13 شوال سال 194 هـ.ق بعد از نماز جمعه، متولد شد.امام - رحمه الله- هنوز کودک بود که پدرش را از دست داد و مادرش پرورش او را به عهده گرفت. مادرش زنی بسیار عبادت گذار بود. امام بخاری در کودکی، بینایی‌اش را از دست داد که این امر سبب ناراحتی شدید مادرش شد. او در عالم غم و اندوه به پیش گاه خداوند متعال با گریه و زاری، به دعا و نیایش پرداخت تا اینکه یک شب حضرت ابراهیم علیه السلام را در خواب دید. آن حضرت علیه السلام به او گفت:« دعایت قبول شد و بینایی جگر گوشه‌ات مجدداً به او برگردانیده شد».مادر بزرگوار امام بخاری از آغاز کودکی او را به مکتب قرآن کریم جهت حفظ کلام الله مجید فرستاد. او- امام بخاری- خود می‌فرماید:« زمانی که در مکتب مشغول تعلم و حفظ قرآن مجید بودم، خداوند متعال در قلب من القاء فرمود که احادیث را نیز حفظ نمایم.»ذکاوت و حافظه امام بخاری رحمه اللهامام بخاری رحمه الله پس از این که از درس مکتب فارغ شد، در سن ده- یازده سالگی در مجلس درس محدث مشهور بخارا، علامه "داخلی" رحمه الله و محدثان دیگر حضور پیدا کرد و دیری نپایید که در احادیث و اسانید آن، مهارت حاصل کرد.حاشدبن‌اسماعیل یکی از معاصران امام بخاری می‌فرماید: به همراه امام بخاری در محضر علما و مشایخ بصره رفته بودیم. ما شاگردان، احادیث و درس‌هایی که اساتید به ما املاء می‌کردند می‌نوشتیم اما امام بخاری رحمه الله نمی‌نوشت و فقط سماع می‌کرد. شاگردان به صورت طعنه و مسخره به ایشان گفتند: تو در هر صورت وقت خود را ضایع می‌کنی، چرا احادیث را نمی‌نویسی؟ امام رحمه الله خطاب به آنان گفت: نوشته‌هایتان را پیش خود نگه دارید و گوش کنید تا من همه احادیث را برایتان بخوانم. حکمت و نصیحت...
ما را در سایت حکمت و نصیحت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jtjask بازدید : 40 تاريخ : دوشنبه 4 دی 1402 ساعت: 19:22

علامه عزالدین بن‌ عبدالسلام (577 - 660 هـ)درهر عصر و زمانی از تاریخ پرافتخاراسلام، شیرمردانی وجود داشته‌اند که دست امت پریشان را گرفته، آن را از منجلاب فساد و تباهی و از تاریکی‌های شرک و بدعت و معصیت به روشنایی توحید و سنت و فضیلت رهنمون ساخته‌اند. این رادمردان غیور، تحت هر شرایط در مقابل کجی و انحراف فکری و عقیدتی امت احساس مسئولیت کرده و برای ارشاد و راهنمایی انسانها قیام نموده‌اند و آنان را از لبه پرتگاه هلاکت به ساحل نجات و آرامش رسانده‌اند.علامه عزالدین بن عبدالسلام یکی از این رادمردان تاریخ اسلامی است که مشغولیتها و تالیفات متعدد، وی را از اظهار کلام حق، ارشاد مردم، راهنمایی حکام و شرکت در میادین جهاد باز نداشت.ایشان از جمله افرادی است که ایستادگی و مقاومت در مقابل حکام ظالم و سردمداران طغیانگر با نام آنها قرین شده بود.وی در هیچ حالی از اظهار سخن حق باکی نداشت و بدون توجه به تعریف و تمجید یا تنقید و تهدید ملامت گران به ترویج و اشاعه دین صحیح و عقیده خالص می‌پرداخت.علامه عزالدین بن عبدالسلام در سال 577 هجری قمری در دمشق دیده به جهان گشود. دمشق از قدیم الایام جزو سرزمین‌های متمدن به شمار می‌رود که جولانگاه حرکتهای علمی و میعادگاه علمای ربانی از اقصی نقاط دنیا می‌باشد.علامه عزالدین با وجود اینکه تحصیل علوم اسلامی را از دوران جوانی شروع کرد اما به دلیل التزام شدید به دروس و همت عالی و شوق فراوان توانست در مدت زمان کوتاهی، بر بسیاری از هم‌عصران خود سبقت بگیرد. خداوند متعال اورا چنان قوت حافظه و ذکاوتی ارزانی داشته بود که توانست در کلیه علوم از قبیل قرآن و حدیث و فقه و اصول و ... مهارت خاصی حاصل کند، وی از محضر علما و شیوخ بسیاری مانند علامه فخرالدین بن عساکر، شیخ سیف‌الدین ا حکمت و نصیحت...
ما را در سایت حکمت و نصیحت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jtjask بازدید : 47 تاريخ : دوشنبه 4 دی 1402 ساعت: 19:22

این وب تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران میباشد و فقط عقیده اهل سنت و جماعت را بیان میکند و هدفش فقط رضای الله'>الله جل جلاله میباشد===================« خدایا چنان کن سرانجام کار که تو خشنود باشی و ما رستگار»===================لینک وب ها بعنوان تایید آنها نیست===================پيشنهادات و انتقادات با ارسال پيام ===================تمام وبلاگ نویس ها اجازه دارند این وب را لینک کنند.===================اولویت وبلاگ وحدت بین برادران شیعه و اهل سنت هست از دوستان تقاضا داریم مطالبی که توهین آمیز هستند لطفا جمله مورد نظر را یادآوری بفرمایید تا اصلاح یا حذف شود===================ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایینروم جز به همان ره که توام راهنماییهمه درگاه تو جوینـــد همه از فضل تو پوینــدهمه توحید تو گوینــــد که به توحید سزایــیتو حکیمی تو عظیمــی تو کریمی تو رحیمیتو نماینــــده ی فضلی تو ســـــزاوار ثنایـــیبری از رنج و گدازی بری از درد و نیــــــــازیبری از بیم و امیدی بری از چون و چرایــــینتوان وصف تو گفتن که تو در فهم نگنجــــینتوان شبه تو جستن که تو در وهم نیایـــیهمه عزی و جلالی همه علمی و یقینـــیهمه نوری و سروری همه جودی و صفایی=================== حکمت و نصیحت...
ما را در سایت حکمت و نصیحت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jtjask بازدید : 68 تاريخ : دوشنبه 7 فروردين 1402 ساعت: 13:40

نقش علي در اعلان عمومی ‌به مردم در حج سال نهم كه‌ امير آن ابوبكر بودبرنامه‌هاي ترتيبي و ساختار حكومتي در دوران پيامبر صلی الله علیه و آله و سلم به صورت پياپي و مستمر در تمام زمينه‌ها و ميادين اعم از اعتقادي، اقتصادي، اجتماعي، سياسي، نظامي، عبادي و غیره ‌ادامه داشت، با اين حال فريضه‌ي حج در سالهاي پيش از اين به صورت عملي به مرحله ‌اجرا در نيامده بود و در سال هشتم هجري بعد از فتح مكّه عتاب بن اسيد با عنوان امير مكلف شده بود تا مراسم حج را انجام دهد؛ وي با مسلمانان مراسم حج را انجام داد، امّا حج مسلمانان از حج مشركان قابل تشخيص نبود([1])، وقتی مراسم حج به پايان رسيد، رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم خواست سال بعد هم به حج برود، امّا فرمود: «مشركان عريان می‌آيند و کعبه را طواف می‌كنند، لذا دوست ندارم به حج بروم). اين در سال نهم هجری بود، به ‌اين ترتيب تعداد زيادي از صحابه همراه ‌ابوبكر صدیق رضی الله عنه كه‌ امير كاروان حج بود به حج رفتند([2]) و با خودشان قرباني بردند. بعد از رفتن ابوبكر با كاروان حج سوره‌ي برائت (توبه) نازل گردید، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم علي را خواست و دستور داد به ‌ابوبكر بپیوندد، علي با شتر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم راهی سفر شد و در ذوالحليفه به ابوبكر پيوست، ابوبكر رضی الله عنه كه ‌او را ديد گفت: به عنوان امير كاروان فرستاده شده‌اي‌يا مأمور؟ گفت: مأمور و به راهشان ادامه دادند. ابوبكر رضی الله عنه حج را در همان مكانهايي كه در جاهليّت انجام مي‌دادند، انجام داد و حج اين سال- طبق روايات صحيح- در ماه ذي الحجّه بود نه در ذي القعده.ابوبكر صديق رضی الله عنه با ايراد سخنراني در روزهاي ترويه و عرفه (هشتم و نهم) و روز قرباني و روز بازگشت به مردم روش ان حکمت و نصیحت...
ما را در سایت حکمت و نصیحت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jtjask بازدید : 72 تاريخ : دوشنبه 7 فروردين 1402 ساعت: 13:40